شاگرد اول‌‌ها چگونه مطالعه می‌کنند؟( 1 )

شاگرد اول‌‌ها چگونه مطالعه می‌کنند؟( 1 )

شاگرد اول‌‌ها چگونه مطالعه می‌کنند؟( 1 )
شاگرد اول‌‌ها چگونه مطالعه می‌کنند؟( 1 )
جایگاه شما !

 

 

 

هفته گذشته اتفاق غریبی افتاده بود. ماجرا از این قرار بود که یکی از عزیزان به من مراجعه کرد و گفت: ستون «همشاگردی سلام!» را شما می‌نویسید؟ گفتم: بله. گفت: شما دانش‌آموزان را برای آزمون سراسری مهیا می‌کنید؟

گفتم: بله، مشکل چیست؟ گفت: فرزند من که اتفاقاً سر به راه است و خوب درس می‌خواند مدتی است که دچار یاس و دلزدگی شده و بسیار نامید و مایوس است و می‌ترسم آن‌طور که ما می‌خواهیم و خودش انتظار دارد نتواند در آزمون سراسری شرکت کند. خلاصه با توضیحات و اصرار ایشان قرار به دیدار گذاشتیم و با فرزند گرامی‌شان دیدار کردیم.

بعد از ظهر خوبی بود و کلی با هم گپ و گفت و گو کردیم و با هم آشنا شدیم. به شوخی و جدی به فرزند این فرد گفتم: تو که مثل شاگرد اول‌ها مطالعه می‌کنی؛ پس چرا ناامید هستی و آیه یاس می‌خوانی؟!
تا این حرف را از من شنید چشم‌هایش گرد شد و با ذوق گفت: مگر شاگرد اول‌ها چگونه مطالعه می‌کنند؟ گفتم: هیچ جور خاصی مطالعه نمی‌کنند؛ مثل اغلب شما؛ اما اشکال کار اینجاست که شما فقط به برخی از فاکتورهایی که آنها توجه می‌کنند توجه دارید و از برخی از اصول غافل هستید.
برایش توضیح دادم که من و دوستانم مصاحبه‌ها و شرح حال‌‌های تعداد قابل توجهی از نفرات برتر و تک رقمی آزمون سراسری را در سال‌های گذشته مورد تجزیه و تحلیل قرار داده‌ و متوجه شده‌ایم که کم و بیش، همه آنها برای مطالعه و آمادگی بیشتر به چند اصل پایبند و معتقد بوده‌اند و همواره آن اصول را رعایت کرده‌اند. آن داوطلب گرامی که جوانی بسیار مؤدب و متین بود، گفت: می‌شود آن اصول را برای من هم بشمارید؟ با خوشحالی گفتم: چراکه نه؛ اصول مطالعه شاگرد اول‌ها را نه تنها برای شما بلکه برای تمامی داوطلبان گرامی طرح موضوع می‌کنم تا هر کس هر قدر که توانست از این اصول تبعیت و پیروی کند.
اصل اول: اصلی‌ترین مکان آموزشی را مدرسه می‌دانند
برخی از دانش‌آموزان به مرور که به پایه‌های بالاتر تحصیلی می‌رسند متاسفانه التفات آنها به مدرسه کمتر شده و بیشتر به حاشیه می‌پردازند، و این رویکرد غلط و کم‌اهمیت انگاشتن آموزشگاه در سال آخر (چهارم) به اوج می‌رسد و برخی دانش‌آموزان بویژه در شهرهای بزرگ بیشتر توجه خود را به آموزشگاه‌های جانبی اختصاص می‌دهند و پیش بردن برنامه‌های دبیرستان خودشان در اولویت دوم قرار می‌گیرد و حتی برخی از این دانش‌آموزان در دبیرستان استراحت می‌کنند و گاهی چرت می‌زنند تا عصر خودشان را به آموزشگاه برسانند و تست‌زنی کنند؛ اما بر خلاف آنها، شاگرد اول‌ها برای همیشه به مدرسه و برنامه‌های آن وفادار می‌مانند و مدرسه را کانون اصلی آموزش می‌دانند و حتی برخی از آنها فقط مدرسه را محل آموزش و یادگیری می‌دانند و هیچ آموزشگاه جانبی را در اولویت آموزشی خود قرار نمی‌دهند؛ بویژه در رشته‌‌های علوم انسانی. برای من بسیار جالب بود که در یکی از سال‌های گذشته یکی از نفرات برتر کنکور که اتفاقاً بچه شهرستان بود اقرار کرد که به هیچ کلاس تستی نرفته و آنچه یاد گرفته است، یا در محیط مدرسه بوده یا در چهارچوب خانه.
اصل دوم: برای آنها خانواده، مهم‌ترین پایگاه و پناهگاه است
به تجربه و تحقیق مسلم شده است که تقریباً از هر فرد برگزیده کنکور که سؤال شده است، او خانواده را یکی از ارکان اصلی موفقیت خود دانسته است؛ البته پر واضح است که اکثریت قریب به اتفاق خانواده‌ها همه همّ و غم خود را می‌گذارند تا فرزندشان موفق باشد؛ اما گاهی اوقات دانش‌آموزان در سال‌های آخر دبیرستان بویژه سال سوم و چهارم نسبت به خانواده و ضوابط و قوانین آن کم التفات می‌شوند و با توجه به بروز غرایز و رشد فیزیکی، خود را مستقل می‌دانند و از اتکای خود به محیط خانواده می‌کاهند که این موضوع، بسیار نگران کننده است؛ اما بالعکس می‌بینیم که افراد موفق و برتر، نه تنها از اهمیت این کانون نمی‌کاهند، بلکه پایگاه اصلی تصمیم‌گیری و برنامه‌ریزی برای آنها خانواده است.
برای من بسیار شیرین بود وقتی که از یکی از نفرات برگزیده کنکور سؤال شد والدینت می‌گویند سال‌های قبل خیلی ذوق و انگیزه در درس خواندن نداشته‌ای و در سال‌های پایانی دبیرستان به درس چسبیده‌ای، او با کمال صداقت گفته بود: والدینم درست می‌گویند؛ اما وقتی من تلاش پدر و مادرم را دیدم که چقدر سعی دارند برای من شرایط مناسبی را فراهم کنند و چقدر شوق دارند که من آدم موفقی باشم، مصمم شدم که به خاطر شادی پدر و مادرم تمام تلاش خودم را داشته باشم و بحمدا... امروز نتیجه و حاصل آن زحمات را می‌بینم و این موضوع باعث خوشحالی من و آنهاست. آری، نفرات برگزیده کنکور، همگی خانواده را مهم‌ترین پایگاه و پناهگاه خود می‌دانند و از آن انگیزه می‌گیرند تا کار خود را به پیش برند، و اتفاقاً وقتی والدین و فرزندان به درک متقابل می‌رسند و به یکدیگر مدد می‌رسانند، نوعی هم‌افزایی ایجاد می‌کنند که ضامن موفقیت همه است.
اصل سوم: از حاشیه پرهیز می‌کنند
اغلب دانش‌آموزان در طی دوره نوجوانی و جوانی هر چه پیش‌تر می‌روند حاشیه‌های بیشتری پیدا می‌کنند. پرداختن به ظاهر و ساعت‌ها وقت‌گذاری در مقابل آینه و اتوکشی بیش از حد رخت و لباس و تلف کردن اوقات مفید با دوستان جور و واجور، تنها برخی از این مصادیق است. حال اضافه کنید به آن، پرداختن بیش از حد به فناوری روز و دست ساخته الکترونیک نظیر موبایل و تبلت و رایانه و وب‌گردی در محیط اینترنت و صرف وقت در کافی‌نت‌ها و ... که هر کدام می‌تواند بخشی از اوقات ارزشمند داوطلب کنکور را به هدر بدهد، و برایم بسیار جالب بود که داوطلبی که در ابتدای مقاله از او نام بردیم، حتی از همراه داشتن یک تلفن همراه ساده پرهیز می‌کرد و وقتی علت آن را جویا شدم گفت: آقا! وقتم را می‌گیرد و ذهنم را هم مشغول می‌کند؛ در ثانی من که کار خاصی جز مطالعه ندارم و دسترسی به موبایل در این شرایط برایم ضرورت ندارد.
آری، اغلب برگزیده‌های کنکور از درگیر شدن با حاشیه‌های مختلف پرهیز می‌کنند و تمام فکر و ذکر خود را معطوف به کسب آمادگی بیشتر برای آزمون سراسری می‌کنند. آنها حتی در رفتن به مهمانی‌ و صله رحم و دیدار اقوام و دوستان بویژه در سال سوم و چهارم (پیش‌دانشگاهی سابق) ملاحظاتی را منظور می‌کنند و به طور حساب شده خود را محدودتر می‌کنند و جالب اینکه این افراد، این کار را با ظرافت تمام انجام می‌دهند و به گونه‌ای عمل می‌کنند که رویه میانه‌ای رعایت شود و نه اقربا و دوستان از ایشان دلخور و ناراحت شوند و نه اینکه کار از دست خارج شود.
اصل چهارم: مدیر اصلی برنامه خودشان هستند
برخی از داوطلبان کنکور دایماً به دنبال قیّمی می‌گردند تا کار آنها را سامان بدهد؛ به طوری که بدون مدیر برنامه به نظر می‌رسد که از خود اراده‌ای ندارند و با نبودن چنین فرد یا افرادی، «دشارژ» یا خالی از انرژی هستند، و چه بسیار از داوطلبان عزیزی که برای این موضوع هزینه گزافی می‌پردازند؛ اما بالعکس افراد توانمند و برگزیده، خود را مدیر و مسؤول برنامه‌ریزی و آرمان‌های خود می‌دانند و البته این بدان معنا نیست که خود را بی‌نیاز از راهنمایی و مشاوره بدانند؛ نه، اتفاقاً این‌گونه افراد به طور طبیعی از رهنمودهای سایرین کمک می‌گیرند و تجربیات آنها را برای خود مفید می‌دانند؛ اما خود را دربست و چشم بسته در اختیار تفکرات و نظرات دیگران قرار نمی‌دهند؛ بلکه نظرات سایرین را با شرایط خود می‌سنجند و از آن نظرات بهره کافی می‌برند؛ اما در هر شرایطی صرفاً خود را مدیر و مسؤول برنامه‌های خویش می‌دانند و با کیاست و تدبیر، برخی از پیشنهادها و تجربیات دیگران را به کار می‌بندند. خلاصه وقتی با آن داوطلب گرامی سخن به اینجا کشید، احساس کردم که سؤالی در ذهن او مانده مبنی بر اینکه اگر مثل افراد موفق و برگزیده مطالعه می‌کند، پس اشکال او چیست که هر از چندی دچار نوعی سردرگمی و دلسردی و بعضاً دچار استرس و دلزدگی می‌شود.
برایش تشریح کردم که تمام این اصول چهارگانه در وجود وی مستتر است؛ اما او قدری اعتماد به نفس کم دارد و در حالی که این ویژگی‌ها در وی وجود دارد و او را از سایرین متمایز کرده است، خود به اهمیت جایگاهش پی نبرده و دچار خودکم‌بینی است. ان‌شاءا... در مورد اصولی مانند اعتماد به نفس و همچنین اتکای به خویش و استفاده حداکثری از امکانات حداقلی، در شماره آینده صحبت به میان خواهیم آورد.
منبع : روزنامه و سایت پیک سنجش

 

به امید آینده‌ای بهتر برای شما

 



شنبه 04 مرداد 1393

نظرات کاربران

کد امنیتی رفرش
اردوی نوروزی کنکور 1400
رادیو | همشاگردی
همایشات و کارگاه های کشوری
ورود به سایت
عضویت سریع
    نام کاربری :
    رمز عبور :
    تکرار رمز :
    موبایل :
    ایمیل :
    نام اصلی :
    کد امنیتی :
     
    کد امنیتی
     
    بارگزاری مجدد
آمار سایت
  • آمار مطالب
  • کل مطالب : 231
    کل نظرات : 3
  • آمار کاربران
  • افراد آنلاين : 17
    تعداد اعضا : 125
  • کاربران آنلاین
  • آمار بازدید
  • بازديد امروز : 728
    بازديد ديروز : 514
    بازديد کننده امروز : 245
    بازديد کننده ديروز : 210
    گوگل امروز : 0
    گوگل ديروز: 7
    بازديد هفته : 11,745
    بازديد ماه : 11,745
    بازديد سال : 136,890
    بازديد کلي : 439,758
  • اطلاعات شما
  • آي پي : 18.226.180.204
    مرورگر : Safari 5.1
    سيستم عامل :